حفره – اندرو پورتر

حفره انتهای ورودی ماشین‌روِ خانه‌ی  «تال واکر» قرار داشت. حالا رویش را پوشانده‌اند اما دوازده تابستان قبل، یک روز «تال» رفت آن پایین و دیگر بیرون نیامد.

تا چند هفته بعد از آن ماجرا مادرم بی دلیل بغلم می‌کرد و هربار قبل از ترکِ خانه محکم به خودش می‌چسباند. شب‌ها هم قبلِ رفتن به تخت‌خواب انگشت‌هاش را می‌سراند روی موهای سیخِ تازه‌تراشیده‌ام، خودش را می‌کشاند نزدیک و دایم بیخِ گوشم اسمم را صدا می‌کرد.

آن اتفاق که افتاد، تال ده ساله بود و من یازده ساله. حیاط‌ خانه‌هامان با ردیفی از بوته‌های یاس زرد پشت به پشت هم می‌رسید و در چندسالی که پدر و مادرم به ویرجینیا نقل مکان کرده بودند، همسایه و بهترین دوستان هم بودیم. با هم اتوبوس‌سواری می‌کردیم، در مدرسه کنار هم می‌نشستیم و حتی در خانه‌ی همدیگر می‌خوابیدیم، به جز تابستان‌ها که بیرون از خانه در قلعه‌‌مان که زیر درخت نارون چینی در حیاط پشتی خانه‌ی تال با تخته سه‌لا ساخته بودیم، می‌خوابیدیم.


  • داستان کوتاه «حفره» را در شماره سوم مجله ادبی سان با موضوع فراموشی بخوانید

اندرو جی پورتر متولد لنکستر پنسیلوانیا در آمریکا است و استاد ادبیات و نویسندگی خلاق دانشگاه ترینیتی. اولین مجموعه داستان کوتاهش با عنوان «نظریه نور و ماده» برنده‌ جایزه فلانری اکانر سال 2007 شد و رمان او «در میانِ روزها» (2012) به فهرست آثار برتر انتشارات بارنز اند نوبل و همچنین صد داستان برتر آمریکایی به انتخاب استیون کینگ راه پیدا کرده است.

Related

ناداستان و وسواس فکر

فیلیپ لوپیت منتشر شده در مجله ناداستان شماره 16، دی ماه 1401 جورج استاینر جستاری دارد با عنوان «ده دلیل…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *