نویسندگان
- فرزانه دوستی، امیرعلی نجومیان
- منتشر شده در مجله «افقهای زبان» دانشگاه الزهرا
- 10.22051/LGHOR.2019.26663.1149
چکیده
این مقاله بر آن است تا با تأسی به نظریهی گروتسکِ باختین و تعمیمهای آن در آرای ژولیا کریستوا، میشل فوکو و هومی بابا به خوانش «گروتسک زنانه» در یکی از رمانهای کمترشناختهشدهی دیاسپورای مسلمانان (مسلمانان مهاجر معاصر) بپردازد. رمان «مهر دشمنان» لیلا ابولعلا که در پاسخ به موج اسلام هراسی پس از یازده سپتامبر و بمبگذاریهای لندن نوشته شده، اغلب به عنوان نمونهای ادبی در ژانر پسااستعمارگرایی اسلامی بررسی شده و درنتیجه، جنبههای تنانهی اثر از دید منتقدان مغفول مانده است. در این رمان، هویت پیوندگونهی «ناتاشا حسین» که محصول ازدواج یک مسلمان آفریقایی با زنی روس است، در اختلاط مفاهیم هویت دوگانهی «متشتت»، زنانگی مطرود، و بازنمایی چهرهی هیولاوار مسلمانان در غرب، پیکربندی تازهای از سوژگیِ مسلمان مهاجر ارائه میکند. بدنِ سوژهی مهاجر داستان نمونهای از بدن گروتسک باختینی است که در لایههای مختلف خود به عناصر مذهبی، فرهنگی و اجتماعی آمیخته، به ساحتِ «بدن سیاسی» راه یافته و درگیر فرایندِ بیپایانِ «سوژه شدن» میگردد. سوژهی «متشتت» (دیاسپوریک) با دستآویختن به آیین ذکرخوانی (صوفیه) در تلاش برای تعامل و تطبیق با فضای دیاسپورا به استحالهی امر گروتسک میپردازد و الگوی جایگزینی از سوژهی مسلمان که اهل مدارا و مذاکره است، به غرب معرفی میکند.
کلیدواژهها
دیاسپورای مسلمانان، تننگاری، گروتسک زنانه، تن متشتت، هیولاواری مسلمانی، اسلامهراسی
Leave a Reply