پنجره‌ها – کنستانتین کاوافی

در این حجره‌های تاریک روزهایم چه خالی چه ملال
بی‌قرار پیش و پس می‌روم و دنبال پنجره می‌گردم
گشایشی است اگر بشود یکی باز کنم
پنجره‌یی نیست یا من نمی‌یابم
بهتر که نیست
از کجا که نور دردسر دیگری نشود
کی می‌داند نور چه چیزها را روشن کند؟


  • از کتاب بقیه را به اهل هادس می‌گویم، ترجمه محمد طلوعی و فرزانه دوستی، انتشارات اچ اند اس مدیا

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*