بارت‌خوانی: متن خوانا/متن نویسا


کتاب s/z رولان بارت که در سال 1970 منتشر شد، خوانش دقیق و مفصلی از داستان کوتاه بالزاک به نام «سارازین» ارائه می‌کند اما در کنار نقد عملی و تحلیل اثر، بارت در این کتاب نظریه‌ی جذاب دیگری درباره ماهیت نوشتار ارائه می‌کند. چنان‌که از اصل کلمه فرانسوی نوشتار برمی‌آید، نوشتار کنش و فرایندی از پیش پایان نایافته است (روح باختین شاد باد!). اما بارت اینجا بین دو نوع متن تمایز قایل می‌شود: متنِ خوانا (lisible) و متنِ نویسا(scriptible) .
«متن نویسا» متنی متکثر است چون زبان بی‌پایان است و بنابراین، در آن ایدئولوژی – اینکه یک معنا بتواند بر معناهای دیگر غالب شود – به شکلی فسخ می‌شود. در چنین متنی ساختار مشخص و تمام‌شده نیست، و خواننده هم دیگر مصرف‌کننده‌ی متن نیست، چون خود او در جست‌وجوی معنا به تولیدکننده‎ی متن تبدیل می‌شود. بنابراین متن نویسا دیگر شئ یا کالایی نیست که در کتاب‌فروشی دنبالش بگردیم و بخریم، بلکه همه‌ی آن متن‌هایی است که خواننده در تقلای فهمیدنِ متن تولید کرده است. این ما را یادِ رمان‌های جویس می‌اندازد، و نمایش‌های شکسپیر، و شاید حتی «بوف کور». «متن خوانا» درست نقطه‌ی مقابل آن قرار دارد، کالایی است تمام‌شده، مصرف شدنی و درنتیجه تاریخ مصرف‌دار، که می‌خریم و تمام می‌کنیم و دیگر به آن برنمی‌گردیم. حجم قابل توجهی از کتاب‌های داستانی بازار اینجا جا می‌گیرند، مگر نه؟


یادداشت‌هایی برای پرودیالوگ

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*