-
نویسندگان: محمد طلوعی و فرزانه دوستی
- منتشرشده در فصلنامهی پیام بهارستان، شماره 18، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی: سال پنجم، 1391
چکیده
این مقاله تلاشی است برای یافتن پاسخی ساختاری به این سؤال که «چرا نمایشنامههای فارسیِ اولیه، این همه به نمایشنامههای مولییر شبیهاند؟»برای پاسخ به این سؤال، ابتدا نگاهی خواهیم انداخت به برخی بدفهمیهای تاریخی، سپس با مرور همان تاریخ و در جستوجوی ریشهها و علتهای تجانس اولین نمایشهای ایرانی با نمایشنامههای مولییر، به دو عامل عمده میرسیم که یکی تجانس دورهها است و ریشه در شباهتهای تاریخ اجتماعیسیاسی ایرانِ قاجار با عصر مولییر دارد و دیگری قرابت مضمونها، سنتهای ادبی و برساختهای مشترک که مولییرنوشتها را باب طبع ایرانی میکرد و عقبه آن به تاریخ و سنت ادبی ـ اجرایی ایران (مثل شخصیتنمایی[1]در نمایشهای مردمی) برمیگردد.
مولییرنویسی در ایران به مرور زمان و بنا به مقتضای دوران دستخوش تغییرات بسیاری میشود، اما ساختمایههای مشترک نمایشهای ایرانی و نمایشهای مولییر همچنان شبیه میمانند. این دو علت چنان در هم بافته و مرتبطاند که نمیتوان یکی را جدا از دیگری و سوای بافت تاریخی و سنتهای ادبی بررسی کرد؛ بنابراین بهجای تقسیم بندیهای مضمونی، ساختاری یا همزمانی، رویکردی درزمانی به ریشههای این تجانس خواهیم داشت و هردو علت را با مرور سیر تاریخی نمایشنامهنویسی ایرانی بررسی خواهیم کرد.
دریافت فایل مقاله از پرتال جامع علوم انسانی
Leave a Reply